• ۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۰
  • کد خبر: 76068
  • زمان مطالعه: ۴ دقیقه

شمشیر دولبه

آیا تسلط دلار بر بازارها، بیش از آنکه سودمند باشد، زیان‌بار بوده است؟
دلار

در سال‌های اخیر، زمزمه‌های «جهان بدون دلار» بلندتر شده‌اند؛ از تلاش کشورهای بریکس برای راه‌اندازی ارز مشترک تا توافق‌های دوجانبه با یوآن، روبل یا روپیه. اگرچه دلار همچنان ستون فقرات نظام مالی جهان است، اما تنش‌های ژئوپلیتیک، تحریم‌های اقتصادی و رشد قدرت‌های نوظهور باعث شده کشورها به دنبال کاهش وابستگی خود به آن باشند. آینده بدون دلار شاید نزدیک نباشد، اما مسیر «چندقطبی‌سازی مالی» جهان آغاز شده است.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در جهانی که دلار آمریکا همچنان تاج پادشاهی ارزهای جهانی را بر سر دارد، سوالی جسورانه مطرح می‌شود: آیا این تسلط، بیش از آنکه سودمند باشد، زیان‌بار بوده است؟ کنت روگوف، اقتصاددان برجسته و استاد دانشگاه هاروارد، در کتاب جدید خود با عنوان جهان دلار؛ خیر و شر جهانی این پرسش را با دقت موشکافی و بررسی می‌کند. روگوف، که سابقه فعالیت به‌عنوان اقتصاددان ارشد صندوق بین‌المللی پول (IMF) را در کارنامه دارد، استدلال می‌کند که دلار - این غول نظام مالی جهانی- برای بیش از هفت دهه، اقتصاد جهانی را در چنگال خود گرفتار کرده و مشکلات عدیده‌ای به بار آورده است.
داستان از دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آغاز می‌شود، زمانی که اقتصاد جهانی با سرعت در حال تحول بود. در آن دوران، اتحاد جماهیر شوروی با رشد اقتصادی چشمگیر خود، زنگ‌خطر را برای آمریکا به صدا درآورده بود. اقتصاددانان پیش‌بینی می‌کردند که آمریکا به‌زودی جایگاه خود را به‌عنوان قدرت برتر اقتصادی از دست خواهد داد. اما تاریخ، مسیر دیگری را رقم زد؛ شوروی فروپاشید و دلار همچنان بر تخت سلطنت خود تکیه زد. با این حال روگوف معتقد است که این تسلط، بهایی سنگین برای جهان داشته است. او می‌نویسد: «نظام مالی جهانی به دلار وابسته شده و این وابستگی، شکنندگی‌هایی را به همراه آورده که نمی‌توان نادیده گرفت.»

دهه‌های از دست‌رفته ژاپن
یکی از نمونه‌های بارز تأثیرات مخرب تسلط دلار، تجربه ژاپن در دهه ۱۹۸۰ است. در آن زمان، ین ژاپن به‌عنوان یک ارز قدرتمند و اقتصاد این کشور به‌مثابه یک قطار سریع‌السیر در حال پیشرفت بود. اما ظهور حباب‌های عظیم در بازارهای دارایی و املاک، همراه با سیاست‌های ارزی که تحت‌تأثیر دلار قرار داشت، ژاپن را به ورطه رکود کشاند. نرخ تبدیل ین سقوط کرد و اقتصاد ژاپن وارد دوره‌ای شد که روگوف آن را «دهه‌های از دست‌رفته» می‌نامد. این تجربه نشان داد که تسلط یک ارز واحد - مانند دلار- می‌تواند اقتصادهای دیگر را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار دهد و ثبات آنها را به خطر بیندازد.
روگوف این موضوع را به یک مشکل ساختاری در نظام مالی جهانی نسبت می‌دهد. او می‌گوید: «وقتی یک ارز به‌عنوان ذخیره جهانی عمل می‌کند، کشورهای دیگر مجبورند سیاست‌های خود را با آن تنظیم کنند، حتی اگر این کار به ضرر اقتصاد داخلی آنها باشد.» این پویایی در دهه‌های بعد نیز ادامه یافت و کشورهای در حال توسعه‌ای مانند آرژانتین، مکزیک و ونزوئلا را با تورم‌های شدید و بحران‌های ارزی مواجه کرد.

آغاز و پایان یک رؤیا
ریشه‌های این مشکلات به توافق برتون وودز در سال ۱۹۴۴ بازمی‌گردد، زمانی که جهان تصمیم گرفت نرخ‌های تبدیل را به دلار ثابت کند. این سیستم در ابتدا به ثبات بازارهای جهانی کمک کرد، اما در دهه ۱۹۷۰ فروپاشید و جای خود را به نرخ‌های شناور داد. نتیجه، تورم افسارگسیخته در بسیاری از کشورها و بی‌ثباتی اقتصادی بود که تا امروز ادامه دارد. روگوف معتقد است که این فروپاشی، نقطه عطفی در تاریخ اقتصادی جهان بود که نشان داد تسلط یک ارز واحد نمی‌تواند برای همیشه پایدار بماند.
اما چرا این سیستم تا این حد شکننده شد؟ پاسخ در تناقض ذاتی نظام نهفته است. از یکسو آمریکا از مزایای تسلط دلار بهره می‌برد - مانند توانایی چاپ پول بدون محدودیت- و از سوی دیگر، این تسلط، کشورهای دیگر را در معرض نوسانات سیاست‌های پولی آمریکا قرار می‌داد. وقتی فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش می‌داد، کشورهای وابسته به دلار با افزایش بدهی‌های خارجی خود مواجه می‌شدند. این پویایی، به‌ویژه در بحران مالی آسیا در سال‌های ۱۹۹۷-۱۹۹۸، به‌وضوح دیده شد.

چین و یوآن: چالش بعدی؟
امروز، چین به‌عنوان یک رقیب بالقوه برای تسلط دلار ظهور کرده است، اما مشکلات داخلی این کشور - مانند کندی رشد اقتصادی و بحران املاک- مانع از آن شده که یوآن به یک ارز ذخیره جهانی تبدیل شود. روگوف در مقاله‌ای در سال ۲۰۲۰ با عنوان سقوط چین، هشدار داده که مشکلات اقتصادی چین می‌تواند پیامدهای جهانی داشته باشد. او اکنون استدلال می‌کند که یوآن، به‌دلیل کنترل‌های سخت‌گیرانه سرمایه‌ای و عدم شفافیت در سیاستگذاری چین، هنوز نمی‌تواند جایگزین دلار شود.
با این حال، نشانه‌هایی از تغییر در افق دیده می‌شود. برخی کشورها، مانند ژاپن و اعضای اتحادیه اروپا، تلاش کرده‌اند وابستگی خود را به دلار کاهش دهند. به‌عنوان مثال، اجماع توکیو که توسط بانک‌های مرکزی چند کشور آسیایی شکل گرفته، به دنبال کاهش وابستگی به دلار از طریق تقویت ذخایر ارزی غیر دلاری است. اما این تلاش‌ها هنوز به نتیجه قابل‌توجهی نرسیده‌اند.

آینده‌ای بدون دلار؟
روگوف معتقد است که فرسایش تدریجی نقش دلار ممکن است اجتناب‌ناپذیر باشد، اما این فرآیند سریع نخواهد بود. او می‌نویسد: «جهان ممکن است به سمت یک سیستم چند ارزی حرکت کند، اما این تغییر با مقاومت‌های زیادی همراه خواهد بود.» یکی از این مقاومت‌ها، از سوی سرمایه‌گذارانی است که همچنان به دلار به‌عنوان یک پناهگاه امن نگاه می‌کنند. با این حال، اگر اعتماد به دلار کاهش یابد - مثلاً به‌دلیل بدهی‌های فزاینده آمریکا یا سیاست‌های پوپولیستی- جهان ممکن است با سرعت بیشتری به سمت یک نظام ارزی جدید حرکت کند.
در نهایت، روگوف هشداری جدی به سیاستگذاران می‌دهد: «تسلط دلار ممکن است برای آمریکا یک موهبت باشد، اما برای جهان، شمشیری دولبه است.» او پیشنهاد می‌دهد که کشورها باید به سمت تنوع‌بخشی به ذخایر ارزی خود حرکت کنند و از وابستگی بیش از حد به یک ارز واحد پرهیز کنند. شاید زمان آن رسیده که جهان به جای تکیه بر «جهان دلار»، به سوی جهانی حرکت کند که در آن، ارزهای دیگر نیز فرصت نفس کشیدن داشته باشند.

منبع: اکونومیست

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =