پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، صنعت معدن و فلزات، که از دیرباز بهعنوان یکی از ستونهای اقتصاد جهانی شناخته میشد، در حال ورود به یک دوره تحول بیسابقه است. با افزایش تقاضا برای موادی مانند فولاد، مس، فسفات، آلومینیوم، و مواد خام بحرانی نظیر لیتیوم و کبالت که در خودروهای برقی، کشاورزی مدرن، زیرساختهای ساختمانی، و فناوریهای انرژی پاک نقش کلیدی دارند این صنعت با فشارهای دوگانهای روبهروست، پاسخگویی به نیازهای رو به رشد جهانی و در عین حال مدیریت چالشهای اقلیمی، ژئوپلیتیک، و انتظارات در حال تغییر ذینفعان.
فناوریهای نوین، بازی را تغییر میدهند
شرکتهای معدنی در حال سرمایهگذاری روی فناوریهای پیشرفتهای هستند که میتوانند این صنعت را از پایه متحول کنند. یکی از این فناوریها، بیوماینینگ است. روشی که از موجودات زنده مانند باکتریها برای استخراج مواد معدنی استفاده میکند. این روش جایگزینی برای فرآیندهای سنتی است که به مواد شیمیایی خطرناک مانند سیانید یا اسید سولفوریک وابسته هستند. به گفته کارشناسان، بیوماینینگ میتواند مصرف انرژی را تا ۳۰ درصد کاهش دهد و امکان استخراج مواد معدنی متنوعتری را فراهم کند، برخی از این مواد معدنی، از جمله فلزات کمیابی هستند که در باتریها و فناوریهای پیشرفته کاربرد دارند.
در همین حال، اتوماسیون و دیجیتالیسازی در حال بازتعریف عملیات معدنی هستند. شرکتهای پیشرو مانند BHP و ریوتینتو در حال استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای زمینشناسی و بهینهسازی فرآیندهای استخراج هستند. بهعنوان مثال، در معادن خودکار BHP در استرالیا، کامیونهای بدون راننده و سیستمهای روباتیک توانستهاند بهرهوری را تا ۲۰ درصد افزایش دهند و حوادث ایمنی را به میزان قابلتوجهی کاهش دهند. همچنین، فناوریهای اینترنت اشیا (IoT) و دستگاههای متصل - مانند پوشیدنیهای هوشمند برای کارگران - به شرکتها کمک میکنند تا دادهها را در زمان واقعی جمعآوری و تحلیل کنند، که منجر به تصمیمگیری سریعتر و کاهش هزینهها میشود.
با این حال، این فناوریها هنوز با موانع جدی روبهرو هستند. بسیاری از این نوآوریها در مراحل آزمایشی هستند و برای تأثیرگذاری واقعی، نیاز به مقیاسپذیری دارند. به گفته جیمز واتسون، مدیر ارشد فناوری در شرکت معدنی گلنکور، ما در حال آزمایش فناوریهای جدید هستیم، اما انتقال از آزمایشگاه به عملیات در مقیاس بزرگ، به سرمایهگذاریهای کلان و هماهنگی بینالمللی نیاز دارد. علاوه بر این، مقاومت فرهنگی در صنعتی که بهطور سنتی به روشهای قدیمی وابسته بوده، پذیرش این فناوریها را کند کرده است. برای غلبه بر این چالشها، مدیران صنعت معتقدند که باید از نوآوریهای منفرد به سمت راهحلهای یکپارچه حرکت کنند و همکاری بین شرکتها، دولتها و نهادهای تحقیقاتی را تقویت کنند.
پایداری، محور جدید استراتژیها
شرکتهای معدنی پیشرو در حال بازتعریف نقش خود هستند و از تامینکنندگان صرف مواد خام به نگهبانان منابع پایدار تبدیل میشوند. بازیافت و اصول اقتصاد چرخشی به بخش کلیدی استراتژیهای این صنعت تبدیل شدهاند. بهعنوان مثال، شرکت واله در برزیل اخیراً برنامهای را برای بازیافت مس از ضایعات الکترونیکی راهاندازی کرده است، که میتواند تا ۱۵ درصد از نیاز این شرکت به مس را تأمین کند. این رویکرد نهتنها وابستگی به استخراج جدید را کاهش میدهد، بلکه به کاهش اثرات زیستمحیطی کمک میکند - موضوعی که با توجه به فشارهای فزاینده از سوی سرمایهگذاران و قانونگذاران، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
در همین راستا، شرکتهای معدنی در حال گنجاندن اصول «مثبت طبیعت» (Nature Positive) در عملیات خود هستند. بهعنوان مثال، شرکت معدنی آنگلو امریکن متعهد شده است که تا سال ۲۰۳۰، تأثیرات زیستمحیطی خود را به صفر برساند و پروژههای بازسازی اکوسیستم را در مناطق معدنی اجرا کند. این اقدامات نهتنها به بهبود تصویر عمومی این صنعت کمک میکند، بلکه دسترسی به تأمین مالی پایدار را تسهیل میکند - موضوعی که در سالهای اخیر به یکی از اولویتهای سرمایهگذاران تبدیل شده است.
این تغییر نقش، صنعت معدن را به یک بازیگر کلیدی در زنجیره تأمین فناوریهای پایدار تبدیل کرده است. بهعنوان مثال، لیتیوم و کبالت بازیافتشده از باتریهای قدیمی میتوانند دوباره در تولید باتریهای خودروهای برقی استفاده شوند، که به کاهش فشار بر منابع طبیعی کمک میکند. به گفته ماریا لوپز، تحلیلگر ارشد در بلومبرگ NEF، «اقتصاد چرخشی میتواند تا سال ۲۰۳۵، نیاز به استخراج لیتیوم را تا ۲۵ درصد کاهش دهد، که هم از نظر زیستمحیطی و هم از نظر اقتصادی یک برد-برد است.»
ریسکها و فرصتها در سال ۲۰۲۵
گزارش مجمع جهانی اقتصاد ۱۰ ریسک و فرصت برتر برای صنعت معدن و فلزات در سال ۲۰۲۵ را شناسایی کرده است. انتظارات در حال تغییر ذینفعان - از جمله سرمایهگذاران، جوامع محلی، و قانونگذاران - در کنار کمبود منابع و نگرانیهای اقلیمی، شرکتها را به سمت تأمین مالی پایدار سوق داده است. پروژههای معدنی که تأثیرات زیستمحیطی مثبت، پایداری بلندمدت، و بازده مالی قابلقبول را تضمین میکنند، در اولویت سرمایهگذاران قرار دارند. بهعنوان مثال، صندوق سرمایهگذاری بلکراک، که یکی از بزرگترین سرمایهگذاران جهان است، اعلام کرده که در سال ۲۰۲۵، تنها در پروژههای معدنی سرمایهگذاری خواهد کرد که استانداردهای ESG (محیطزیست، اجتماعی و حاکمیت) را رعایت کنند.
با این حال، تأمین سرمایه همچنان بزرگترین چالش است. بر اساس برآوردهای WEF، برای پاسخگویی به تقاضای جهانی رو به رشد، صنعت معدن به سرمایهگذاری سالانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ نیاز دارد. این رقم در مقایسه با سرمایهگذاریهای فعلی صنعت - که در سال ۲۰۲۴ حدود ۲۵۰ میلیارد دلار بود - نشاندهنده یک شکاف قابلتوجه است. مدیران ارشد صنعت، دسترسی به تأمین مالی پایدار را بهعنوان مهمترین ریسک گزارش کردهاند. به گفته جان اسمیت، مدیر مالی شرکت ریوتینتو، «سرمایهگذاران اکنون نهتنها به بازده مالی، بلکه به تأثیرات زیستمحیطی و اجتماعی پروژهها نگاه میکنند. این موضوع دسترسی به سرمایه را برای پروژههای سنتی دشوارتر کرده است.»
در کنار ریسکها، فرصتهای بزرگی نیز وجود دارد. افزایش تقاضا برای مواد خام بحرانی - مانند لیتیوم، کبالت، و نیکل - که در باتریهای خودروهای برقی و فناوریهای انرژی پاک استفاده میشوند، فرصتهای جدیدی برای رشد ایجاد کرده است. بهعنوان مثال، پیشبینی میشود که تقاضا برای لیتیوم تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۳ برابر شود، که شرکتهای معدنی را به سرمایهگذاری در مناطق جدید مانند آفریقا و آمریکای لاتین سوق داده است. در همین حال، شرکتهای چینی مانند زینجین ماینینگ در حال افزایش حضور خود در کنگو هستند، جایی که بزرگترین ذخایر کبالت جهان قرار دارد.
چشمانداز آینده: رقابت و همکاری
صنعت معدن و فلزات در آستانه یک تغییر پارادایم قرار دارد. شرکتهایی که بتوانند فناوریهای جدید را با استراتژیهای اقتصاد چرخشی و پایداری ترکیب کنند، احتمالاً در این بازار رقابتی پیشتاز خواهند بود. بهعنوان مثال، شرکت تسلا اخیراً اعلام کرده که با شرکتهای معدنی همکاری خواهد کرد تا زنجیره تأمین پایدار برای باتریهای خود ایجاد کند، که میتواند الگویی برای سایر صنایع باشد.
با این حال، موفقیت به عوامل متعددی بستگی دارد. اول، همکاری بینالمللی برای مقیاسپذیری فناوریهای جدید ضروری است. بهعنوان مثال، توسعه استانداردهای جهانی برای بیوماینینگ میتواند پذیرش این فناوری را تسریع کند. دوم، دولتها باید مشوقهای مالی و قانونی را برای حمایت از پروژههای پایدار ارائه دهند. بهعنوان مثال، اتحادیه اروپا اخیراً برنامهای را برای یارانه دادن به پروژههای بازیافت مواد خام بحرانی راهاندازی کرده است، که میتواند الگویی برای سایر مناطق باشد.
در نهایت، تنشهای ژئوپلیتیک و محدودیتهای مالی همچنان چالشهای بزرگی هستند. بهعنوان مثال، تحریمهای اخیر علیه روسیه، دسترسی به برخی مواد خام بحرانی مانند نیکل را دشوارتر کرده است، که قیمتها را در بازارهای جهانی افزایش داده است. در این محیط پیچیده، شرکتهای معدنی که بتوانند تعادل بین نوآوری، پایداری، و سودآوری را حفظ کنند، بهترین شانس را برای موفقیت خواهند داشت.
منبع: World Economic Forum
ارسال نظر